❞ كتاب مناظر زیبای بهشت ❝  ⏤ عبدالرحمن سلیمی

❞ كتاب مناظر زیبای بهشت ❝ ⏤ عبدالرحمن سلیمی



آنچه در پي ميآيد، حقايقي است كه بر من گذشته و به آنها ايمان دارم ممكن اسـت
با خلق و خوي بسياري از مردم هم سازگار نباشد، و عدهاي به اين عقايد ريشخند بزنند.
اما آنقدر ميدانم كه، هرچه اشتباه كرده باشم، در اين مورد كه همه انسانهـا روزي ايـن
كره خاكي را وداع خواهند نمود، هرگز دچار اشتباه نشدهام.
در خلوت خودم، در دل شبهايي كه تمام آنهايي كه روزشان را در چـارچوب يـك
زندگي زميني -بدون اتصال به حيات ابدي- شكل دادهاند و رؤياهاي شيرين فردايشان را
نظاره ميكنند در اين ميان سكوتي كه همه اطرافم را فرا ميگيرد، با خودم ميانديشم كـه
من اينجايي نيستم تو هم اينجايي نيستي! اص�ً هر كـس جـاودانگي و ابـديت را قبـول
دارد، اينجايي نيست!...
اما كجايي هستيم؟ و به كجا خواهيم رفت؟ چه سرنوشتي در انتظارمان است؟ چـه ره
توشهاي برگيريم كه واقعاً ره توشه باشد؟
نه وبال و سر بارمان؟
از كجا آمدهام آمدنم بهر چه بود؟
به كجا ميروم آخر ننمائي وطنم؟
مرغ باغ ملكوتم نيم از عالم خاك.
دو سه روزي قفسي ساختهاند از بدنم.
اي خوش آن روز كه پرواز كنم تا بر دوست.
به هواي سر كويش پر و بالي بزنم.
اگر حرفهاي حقير را قبول نـداري و مـي خـواهي بـا تجـاهلي عارفانـه از كنارشـان
بگذري، اشكالي ندارد. اما قبل از آن يك نگاهي به صفحه متوفيات يكي از جرايد كشـور

6 مناظر زيباي بهشت
بينداز. ببين جلوي اسم كدام يك نوشته كه: قب�ً اخطار داديم توجه نكرد، مجبـور شـديم
ر سنين جواني ببريمش، خب حاال چي؟
اال هم ميگويي نوبت من بعد از همه است؟ يا اينه حـاال ديگـر قـانع شـدي كـه
االخره روزي هم نوبت ما خواهد رسيد؟!
راستي اگر مرگ صفي و نوبتي بود، مـي شـد آدمـي سـركي بكشـد و بعـد از ايـن كـه
خاطرش جمشد كه حاال حاالها نوبتش نميرسد، با خاطري آسوده به امورات دنيويش
بپردازد، اما افسوس كه در اين قسمت عمر، خداوند گلوگاهي گذاشته تـا مخلوقـاتش در
هر حال و شرايطي كه هستند «مرگ» را به خود نزديك ببينند.
شما در حال حاضر مشغول مطالعه اين بخش هستيد. چون بـراي سـرعت حركـت و
فكر و انديشه آدمي، حد و اندازهاي وجود ندارد، مين االن در ذهنتان يك مرور كلي از
بـدو تولـد تـاكنون بنماييـد. ببينيـد در بـين فاميـل و بسـتگان و دوسـتان و آشـنايان و
همشهرياننتان، چند نفر دارفاني را وداع گفتهاند و به عالم باقي پيوستهاند؟
اگر باور داري كه اينجايي نيستي كـافي اسـت، چـرا كـه همـين قـدر كـه بـاور كنـي
«اينجايي» نيستي، واقعاً بستر و استعداد اين را داري كه بداني به كجـا خـواهي رفـت؟ و
«كجايي» هستي!
وقتي قبول كردي و يقين حاصل نمودي كه تو هم عضوي از اين كـاروان هسـتي كـه
ميان هر دو عدم قرار گرفتهاند و هر زمان تعدادي به اين كاروان ميپيوندنـد و كثيـري از
آن وا ميمانند.
خـوب اگـر چاووشـي مـرگ نـدا در داد كـه؛ «بيـا ره توشـه بـرداريم و قـدم در راه
بيبازگشت بگذاريم» من چه بايد براي ره توشهام مهيا كنم؟
خوب، حال اگر اين پرسش در ذهنت جاي گرفته و خواستي به دنبال پاسخش باشي؟
پاسخ آن بسيار ساده است.



بهشت ترجمه فارسی جنت است، و وصف جنت بر مکانی که مؤمنین داخل می‌شوند گفته می‌شود تا پاداش مؤمنین در روز قیامت باشد، به خاطر این‌که در آن‌جا درختان زیادی وجود دارد کسانی که در آن قرار دارند از چشم‌ها پوشیده می‌مانند و از آفات و بلاها محفوظ هستند به آن جنت گرفته‌ان
عبدالرحمن سلیمی - عبدالرحمن ماجد السليمي الحربي
المولد ولد في تاريخ 1987/10/2



❰ له مجموعة من الإنجازات والمؤلفات أبرزها ❞ مناظر زیبای بهشت ❝ ❞ خلافت و انتخاب ❝ ❱
من كتب إسلامية بلغات أخرى - مكتبة كتب إسلامية.

نبذة عن الكتاب:
مناظر زیبای بهشت



آنچه در پي ميآيد، حقايقي است كه بر من گذشته و به آنها ايمان دارم ممكن اسـت
با خلق و خوي بسياري از مردم هم سازگار نباشد، و عدهاي به اين عقايد ريشخند بزنند.
اما آنقدر ميدانم كه، هرچه اشتباه كرده باشم، در اين مورد كه همه انسانهـا روزي ايـن
كره خاكي را وداع خواهند نمود، هرگز دچار اشتباه نشدهام.
در خلوت خودم، در دل شبهايي كه تمام آنهايي كه روزشان را در چـارچوب يـك
زندگي زميني -بدون اتصال به حيات ابدي- شكل دادهاند و رؤياهاي شيرين فردايشان را
نظاره ميكنند در اين ميان سكوتي كه همه اطرافم را فرا ميگيرد، با خودم ميانديشم كـه
من اينجايي نيستم تو هم اينجايي نيستي! اص�ً هر كـس جـاودانگي و ابـديت را قبـول
دارد، اينجايي نيست!...
اما كجايي هستيم؟ و به كجا خواهيم رفت؟ چه سرنوشتي در انتظارمان است؟ چـه ره
توشهاي برگيريم كه واقعاً ره توشه باشد؟
نه وبال و سر بارمان؟
از كجا آمدهام آمدنم بهر چه بود؟
به كجا ميروم آخر ننمائي وطنم؟
مرغ باغ ملكوتم نيم از عالم خاك.
دو سه روزي قفسي ساختهاند از بدنم.
اي خوش آن روز كه پرواز كنم تا بر دوست.
به هواي سر كويش پر و بالي بزنم.
اگر حرفهاي حقير را قبول نـداري و مـي خـواهي بـا تجـاهلي عارفانـه از كنارشـان
بگذري، اشكالي ندارد. اما قبل از آن يك نگاهي به صفحه متوفيات يكي از جرايد كشـور

6 مناظر زيباي بهشت
بينداز. ببين جلوي اسم كدام يك نوشته كه: قب�ً اخطار داديم توجه نكرد، مجبـور شـديم
ر سنين جواني ببريمش، خب حاال چي؟
اال هم ميگويي نوبت من بعد از همه است؟ يا اينه حـاال ديگـر قـانع شـدي كـه
االخره روزي هم نوبت ما خواهد رسيد؟!
راستي اگر مرگ صفي و نوبتي بود، مـي شـد آدمـي سـركي بكشـد و بعـد از ايـن كـه
خاطرش جمشد كه حاال حاالها نوبتش نميرسد، با خاطري آسوده به امورات دنيويش
بپردازد، اما افسوس كه در اين قسمت عمر، خداوند گلوگاهي گذاشته تـا مخلوقـاتش در
هر حال و شرايطي كه هستند «مرگ» را به خود نزديك ببينند.
شما در حال حاضر مشغول مطالعه اين بخش هستيد. چون بـراي سـرعت حركـت و
فكر و انديشه آدمي، حد و اندازهاي وجود ندارد، مين االن در ذهنتان يك مرور كلي از
بـدو تولـد تـاكنون بنماييـد. ببينيـد در بـين فاميـل و بسـتگان و دوسـتان و آشـنايان و
همشهرياننتان، چند نفر دارفاني را وداع گفتهاند و به عالم باقي پيوستهاند؟
اگر باور داري كه اينجايي نيستي كـافي اسـت، چـرا كـه همـين قـدر كـه بـاور كنـي
«اينجايي» نيستي، واقعاً بستر و استعداد اين را داري كه بداني به كجـا خـواهي رفـت؟ و
«كجايي» هستي!
وقتي قبول كردي و يقين حاصل نمودي كه تو هم عضوي از اين كـاروان هسـتي كـه
ميان هر دو عدم قرار گرفتهاند و هر زمان تعدادي به اين كاروان ميپيوندنـد و كثيـري از
آن وا ميمانند.
خـوب اگـر چاووشـي مـرگ نـدا در داد كـه؛ «بيـا ره توشـه بـرداريم و قـدم در راه
بيبازگشت بگذاريم» من چه بايد براي ره توشهام مهيا كنم؟
خوب، حال اگر اين پرسش در ذهنت جاي گرفته و خواستي به دنبال پاسخش باشي؟
پاسخ آن بسيار ساده است.



بهشت ترجمه فارسی جنت است، و وصف جنت بر مکانی که مؤمنین داخل می‌شوند گفته می‌شود تا پاداش مؤمنین در روز قیامت باشد، به خاطر این‌که در آن‌جا درختان زیادی وجود دارد کسانی که در آن قرار دارند از چشم‌ها پوشیده می‌مانند و از آفات و بلاها محفوظ هستند به آن جنت گرفته‌ان .
المزيد..

تعليقات القرّاء:

قصه زندگي يا احكام..............................................................................................8
بهشت .....................................................................................................................9
لذات معنوي............................................................................................................9
احترام مخصوص...................................................................................................10
كمال مادي اهل بهشت..........................................................................................12
همسران بهشتي......................................................................................................13
ساختمان بهشت.....................................................................................................18
لباسهاي اهل بهشت.............................................................................................20
زمين بهشت...........................................................................................................22


آنچه در پي ميآيد، حقايقي است كه بر من گذشته و به آنها ايمان دارم ممكن اسـت
با خلق و خوي بسياري از مردم هم سازگار نباشد، و عدهاي به اين عقايد ريشخند بزنند.
اما آنقدر ميدانم كه، هرچه اشتباه كرده باشم، در اين مورد كه همه انسانهـا روزي ايـن
كره خاكي را وداع خواهند نمود، هرگز دچار اشتباه نشدهام.
در خلوت خودم، در دل شبهايي كه تمام آنهايي كه روزشان را در چـارچوب يـك
زندگي زميني -بدون اتصال به حيات ابدي- شكل دادهاند و رؤياهاي شيرين فردايشان را
نظاره ميكنند در اين ميان سكوتي كه همه اطرافم را فرا ميگيرد، با خودم ميانديشم كـه
من اينجايي نيستم تو هم اينجايي نيستي! اص�ً هر كـس جـاودانگي و ابـديت را قبـول
دارد، اينجايي نيست!...
اما كجايي هستيم؟ و به كجا خواهيم رفت؟ چه سرنوشتي در انتظارمان است؟ چـه ره
توشهاي برگيريم كه واقعاً ره توشه باشد؟
نه وبال و سر بارمان؟
از كجا آمدهام آمدنم بهر چه بود؟
به كجا ميروم آخر ننمائي وطنم؟
مرغ باغ ملكوتم نيم از عالم خاك.
دو سه روزي قفسي ساختهاند از بدنم.
اي خوش آن روز كه پرواز كنم تا بر دوست.
به هواي سر كويش پر و بالي بزنم.
اگر حرفهاي حقير را قبول نـداري و مـي خـواهي بـا تجـاهلي عارفانـه از كنارشـان
بگذري، اشكالي ندارد. اما قبل از آن يك نگاهي به صفحه متوفيات يكي از جرايد كشـور

6 مناظر زيباي بهشت
بينداز. ببين جلوي اسم كدام يك نوشته كه: قب�ً اخطار داديم توجه نكرد، مجبـور شـديم
ر سنين جواني ببريمش، خب حاال چي؟
اال هم ميگويي نوبت من بعد از همه است؟ يا اينه حـاال ديگـر قـانع شـدي كـه
االخره روزي هم نوبت ما خواهد رسيد؟!
راستي اگر مرگ صفي و نوبتي بود، مـي شـد آدمـي سـركي بكشـد و بعـد از ايـن كـه
خاطرش جمشد كه حاال حاالها نوبتش نميرسد، با خاطري آسوده به امورات دنيويش
بپردازد، اما افسوس كه در اين قسمت عمر، خداوند گلوگاهي گذاشته تـا مخلوقـاتش در
هر حال و شرايطي كه هستند «مرگ» را به خود نزديك ببينند.
شما در حال حاضر مشغول مطالعه اين بخش هستيد. چون بـراي سـرعت حركـت و
فكر و انديشه آدمي، حد و اندازهاي وجود ندارد، مين االن در ذهنتان يك مرور كلي از
بـدو تولـد تـاكنون بنماييـد. ببينيـد در بـين فاميـل و بسـتگان و دوسـتان و آشـنايان و
همشهرياننتان، چند نفر دارفاني را وداع گفتهاند و به عالم باقي پيوستهاند؟
اگر باور داري كه اينجايي نيستي كـافي اسـت، چـرا كـه همـين قـدر كـه بـاور كنـي
«اينجايي» نيستي، واقعاً بستر و استعداد اين را داري كه بداني به كجـا خـواهي رفـت؟ و
«كجايي» هستي!
وقتي قبول كردي و يقين حاصل نمودي كه تو هم عضوي از اين كـاروان هسـتي كـه
ميان هر دو عدم قرار گرفتهاند و هر زمان تعدادي به اين كاروان ميپيوندنـد و كثيـري از
آن وا ميمانند.
خـوب اگـر چاووشـي مـرگ نـدا در داد كـه؛ «بيـا ره توشـه بـرداريم و قـدم در راه
بيبازگشت بگذاريم» من چه بايد براي ره توشهام مهيا كنم؟
خوب، حال اگر اين پرسش در ذهنت جاي گرفته و خواستي به دنبال پاسخش باشي؟
پاسخ آن بسيار ساده است.

مناظر زيباي بهشت 7
كاري ندارد. از همين فردا تصميم بگير و روي تصميمت براي تصاحب جهاني سراسر
شادي و نشاط و فرح مقاومت كن. خيلي هم سخت نيست. از همين فردا با خودت ايـن
واقعيت را همواره تكرار كن كه؛ همه اعمـال و كـردار و نيـات و افكـار مـا، انعكـاس و
نتيجهاي در خور شأن آن عمل و كردار و پندار دارنـد و در حـد بضـاعت سـعي كـن ره
توشه اخرويات را فراهم آوري اگر ميخواهي الماس جمعآوري نمايي، [يا االله]. از فـردا
شروع كن. آدرس را من ميدهم، تو كه باور كردهاي «اينجايي» نيستي، پس براي آنجـايي
كه تو را ساختهاند الماس جمع كن. فقط يك شـرط جزئـي و آسـان دارد و آن ايـن كـه
ستين باال بزني و باور كني كه كارهايي كه ميكني همه براي تقرب به خدايي اسـت كـه
پاداشدهنده اصلي است.
از همين فردا، به روي بچههاي كوچكت و حتي بزرگت لبخند بيشتري بزن. نور عشق
و ايمان را در دلهايشان منور كن. با همسرت خوشخلقتر برخورد كـن. اگـر در مسـير
حركتت پيادهاي را ميبيني سوار كن. از او مطالبه پول نكن و به خودت بگـو ايـن سـوار
شدن باشد براي آخرتم. اگر ميتواني خود را جاي آدمهاي ندار و بـي بضـاعت بگـذار و
مقداري از آنچه داري به آنها بده.
اگر امكانش برايت وجود دارد درختي غرس كن، نهالي بنشان و حيواني را سـير كـن.
از فردا به روي مردم با تبسم نگاه كن. از كنار مشك�ت مردم بيتفاوت نگذر و خودت را
به جاي آنها بگذار و ...
پس «بيا ره توشه برداريم و قدم در راه بيبازگشت بگذاريم». حقيقتش اين است كه به
قول بزرگي «انسان را عمر دوباره بايد، يكي را تجربه آموختن و ديگري براي اسـتفاده از
آن تجربيات».
حال كه چنين نيست، هر انساني بيش از يك بار امكان بهرهمندي از زندگي را نـدارد.
پس بهترين و معقولترين راه آن است كه از مجموعه تجربيات كساني كه در زمين مرتبط

8 مناظر زيباي بهشت
با عالم ارواحند و يا ارواحي كه با زمينيان در ارتباطاند و نيز كساني كه توانستهاند از قيـد
0 حصار تن اندكي رهايي بايند استفاده نماييمF

 

 بهشت ترجمه فارسی جنت است، و وصف جنت بر مکانی که مؤمنین داخل می‌شوند گفته می‌شود تا پاداش مؤمنین در روز قیامت باشد، به خاطر این‌که در آن‌جا درختان زیادی وجود دارد کسانی که در آن قرار دارند از چشم‌ها پوشیده می‌مانند و از آفات و بلاها محفوظ هستند به آن جنت گرفته‌ان



حجم الكتاب عند التحميل : 304.8 كيلوبايت .
نوع الكتاب : pdf.
عداد القراءة: عدد قراءة مناظر زیبای بهشت

اذا اعجبك الكتاب فضلاً اضغط على أعجبني
و يمكنك تحميله من هنا:

تحميل مناظر زیبای بهشت
شكرًا لمساهمتكم

شكراً لمساهمتكم معنا في الإرتقاء بمستوى المكتبة ، يمكنكم االتبليغ عن اخطاء او سوء اختيار للكتب وتصنيفها ومحتواها ، أو كتاب يُمنع نشره ، او محمي بحقوق طبع ونشر ، فضلاً قم بالتبليغ عن الكتاب المُخالف:

برنامج تشغيل ملفات pdfقبل تحميل الكتاب ..
يجب ان يتوفر لديكم برنامج تشغيل وقراءة ملفات pdf
يمكن تحميلة من هنا 'http://get.adobe.com/reader/'

المؤلف:
عبدالرحمن سلیمی - Abdulrahman Salemyی

كتب عبدالرحمن سلیمی عبدالرحمن ماجد السليمي الحربي المولد ولد في تاريخ 1987/10/2 ❰ له مجموعة من الإنجازات والمؤلفات أبرزها ❞ مناظر زیبای بهشت ❝ ❞ خلافت و انتخاب ❝ ❱. المزيد..

كتب عبدالرحمن سلیمی